«زیبای سیاه»، یک اسب سیاه انگلیسی در قرن نوزدهم بود که توسط صاحبان مختلفی خریداری و فروخته میشد و برخی ظالمانه و برخی بسیار دوستانه از او مراقبت میکردند. در همه حال او سعی داشت بنا بر توصیه مادرش تلاش کند به انسانها و اسبهای دیگر کمک کند و اسبی خوشنام باشد.
داستان از آنجا آغاز شد که زیبای سیاه به اصطبل مردی بهنام آقای گوردن آورده شد. روزی خانم گوردن بیمار شد و زیبای سیاه برای آوردن دکتر فداکاری زیادی کرد. بهدنبالآن آقای گوردن برای درمان همسرش ناچار شد اسبهایش را بفروشد. او اسب قهوهایرنگی به نام جینجر و زیبای سیاه را به زنی ثروتمند فروخت، اما آنها از صاحب جدیدشان راضی نبودند و ناآرامی میکردند و.... در ادامه بهعنوان اسب کالسکه به مردی روستایی فروخته شد و.... در پایان در نمایشگاهی از نژادهای مختلف اسب مورد توجه پسری نوجوان قرار گرفت، درحالیکه دیگر جوان نبود و....
«زیبای سیاه» با عنوان انگلیسی Black Beauty محصول ۱۹۹۵ ژاپن و به کارگردانی توشیوکی هیروما و تاکاشی ماسوناگاست.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد